مشخصات فردی و زندگینامه
نام:محمد
نام خانوادگی:علامی
شهرت:علامی هشترودی
پست الکترونیک:Mallami@yahoo.com
تخصص ها:فقه و اصول ، فلسفه ، علوم قرآنی

زندگی نامه

 در سال 1302 ه.ش.در شهرستان هشترود در خانواده ی علم و فضیلت قدم به دایره ی حیات نهادند.والد دانشمند او مرحوم مبرور آخوند ملاّ محسن علاّمی از اساتید و علمای صاحب نام منطقه و از مصاحبان حضرت آیت اللّه سیّد جلال الدّین موسوی انتظاری هشترودی و والده ی مکرّمه ی ایشان سیّده ی جلیله ایشان به ترتیب آخوند ملاّ محسن بن آخوند ملاّ ابراهیم بن آخوند ملاّ سلیم سراسکانی(هشترودی)از اعاظم علما در عصر قاجار و پهلوی بوده اند و اوّلین نماز جماعت بعد از تأسیس مسجد جامع سراسکند(هشترود)در سال 1217 شمسی برابر با 1259 هجری قمری به امامت آخوند ملاّ سلیم اقامه گریده است.بعد از او آخوند ملاّ ابراهیم و بعد از او نیز آخوند ملاّ محسن«قدّس سرّهم»این رسالت بزرگ را عهده دار بوده و به صیانت از اسلام پرداخته اند.

آوای اذان و اقامه،اوّلین کلماتی بود که توسّط والد فاضل خود در گوش او طنین افکند و بدین ترتیب تربیت اوّلیه و آغاز زندگی وی در کانون خانواده ای ریشه دار با نوای توحید و رسالت قرین گردید و در محیط روحانی و در سایه ی محبّت و هدایت پدر،با دنیای پیرامون و آموزه های دینی و اجتماعی آشنا شده و از خرمن دانش جدّش خوشه چینی کرد و در خانواده ای که هم از جانب پدر و هم از جانب مادر در سلک روحانیّت بودند با این صبغه و سبقه ی دینی و علمی،همراه برادران بزرگوارش وارد دبستان شدند بعد از پایان تحصیلات ابتدایی و دبستانی،موقعیّت خاصّ خانوادگی و آشنایی نزدیک و روابط صمیمانه و دیرینه ی

این خانواده با بزرگان علم و دین و استعداد ذاتی او ایجاب می نمود که عرصه ی علوم دینی و کسب فضایل اخلاقی را بر همه چیز دیگر ترجیح دهد و خود را به چشمه ی علوم اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السّلام )بسپارد و از این گنجینه ی عظیم و دریای بی کران علم و معنویّت بهره برداری نماید.به همین جهت برای برآوردن شدن خواست درونی خود و خانواده اش به تلاش بی امان در زمینه ی درس و بحث و تحقیق و مصاحبت با اساتید و بزرگان حوزه پرداختند که زندگانی او را تقریبا به سه دوره می توان تقسیم کرد:

1-دوره ی آغاز تحصیلات ابتدایی،تلمّذ از محضر پدر و مطالعه ی کتب متعدّد و تحقیق در زادگاه خود(هشترود)تا سنّ 25 سالگی.

3-دوره ی تدریس در حوزه ی علمیّه«قم»و ت>لیف و تر بیت شاگردان فاضل و  رسیدن به فقاهت و مقام شامخ اجتهاد.

تحصیلات و مهاجرت

درس های نخستین زندی و مقدّمات علوم متداول آن روز را در مضر والد دانشور خویش که شالوده ی شخصیّت معنوی و علمی او بود،فراگرفت.پدر نیز علاقه مند بود نبوغ ذاتی و خلاقیّت سرشار فرزندش هر چه بیشتر شکوفا شود و همواره توصیه می نمود که لحظه ای نباید از فراگیری علوم و رشد فکری غفلت نماید.حضرت آیت اللّه علاّمی هشترودی،گاهی اوقات در معیّت پدر که پندها و اندززهای حکیمانه اش پیوسته گرمی بخش محافل علمی و زینت بخش مجالس بود،در جمع جماعات حضور می یافت و با علما و بزرگانی که با والد ماجد او افت و خیز داشتند و خانه اش همواره میعادگاه آنان بود،آشنا می شد.اگر خوشه چین بخشی از خاطرات دوران گذشته و سخنان معلظّم له باشیم به اهمیّت موضوع پی می بریم که می فرماید:

«شکر خدایی را که توفیق یارم گشته بود و در سنین کودکی و نوجوانی اغلب علوم متداول آن زمان را آموخته و با فلسفه ی وجودی موجودات عالم و صفات باری تعالی آشنا شده بودم و به خوبی می توانستم هم سن و سالان خود را با آیات نورانی و کلام وحی و مختلف علمی و مذهبی و فلسفه ی وجود داسلام و...،سئولاتی از محضر والد بزرگوارم به عمل می آمد و حاضران مجلس برای دریافت جواب،سکوت اختیار می کردند،پدرم با تمام وقار و طمأنینه و با کمال جرأت و گشاده رویی رو به طرف من اشاره می کردند و می فرمودند از ایشان بپرسید و بنده نیز با اتّکان به توفیقات الهی و تکیه بر معلومات خویش و با اعتماد به نفس،پاسخ سئوالات مطروحه را به طور واضح و مستند بیان می کردم و مردم مرا تحسین و تشویق می نمودند و پدرم نیز با استماع این گونه مناظرات و گفتگوها، برای تعلیم من عشق می ورزید و من هم بیش از پیش مجذوب علم و معنویّات می شدم و راهی را که در پیش رو داشتم،همّت می گماشتم».

آن را که علم و دانش و تقوی مسلّم است

هرجا قدم نهد،قدمش خیر مقدم است

حضرت آیت اللّه علاّمی هشترودی،حقیقت علم و حلاوت ایمان را از همان دوران اولیّه در محیط خانوادگی آکنده از معنویّت و روحانیّت و در گفتار و کردار والدین و اطرافیانش لمس نمود و با الگو پذیری از اجداد خویش در مسیر علم و معرفت قرار گرفت و با همّت زاید الوصفی به تحصیل دانش و تهذیب نفس پرداخت و هیچ گرفتاری،موانع و ناملایمات روزگار،او را در راه رسیدن به مقصد،باز نداشت.از طرفی استعداد سرشار، اراده و هوش فوق العاده ی او،این پیشرفت را سرعت بخشید و خدای مهربان هم او را در نیل به این هدف متعالی یاری نمود.

دامن فکر بلند آسان نمی آیند به دست

سرو می پیچد به خود تا شاخه ای موزون کند

«صاحب تبریزی»

آن گونه که از فرمایشات ائمّه ی معصوم (علیهم السّلام)و بزرگان علم و دین استنباط می شود،مراحل مختلف زندگی هر انسانی همواره با کوهی از مشکلات و سختی ها همراه می باشد که رمز موفقیّت عبور از آنها،تحمّل و مبارزه با آنهاست و در واقع مشکلات و سختی های روزگار،پلی برای رسیدن به کمالات و درجات عالی انسانی است و افراد موفّق کسانی اند که در برابر مشکلات مقاومت کرده و خود را در گرداب های سخت زندگی  مقاوم کرده تا به مطلوب و مقصود برسند.شخصیّت های بزرگ علمی،دینی و ...در طول تاریخ که پیشرفت هایی به دست آورده اند و به مراحلی از علم رسیده اند،همواره با سختی ها و مشکلات روزگار انس داشته و دست و پنجه نرم کرده اند.ناپلئون می گوید:  «شداید و آلام،هوش انسان را تیزتر و محصول خیزتر می سازد.»

عزیمت به تبریز

حضرت آیت اللّه علاّمی در حالی که بیش از 15 بهار از عمر گرانبهایش نگذشته بود برای تحصیل علوم و کسب معارف وارد تبریز شدند و در مدارس علوم دینی معروف به «حسن پادشاه»و«طالبیّه»از محضر استادان مجرّب و برجسته ی آن روزگار استفاده نمودند مقدّمات را شامل صرف و نحو و معانی بیان و منطق پیش آقای انصاری که مدرّس معروف در تبریز بوده،خواندند.مغنی و مطوّل را پیش آقا شیخ علی اکبر ادیب معروف به «نحوی» خواندند.

لمتعین را پیش مرحوم آیت اللّه سیّدمهدی انگجی و مکاسب را پیش مرحوم آیت اللّه حاج میرزا فتّاح شهیدی صاحب کتاب «هدایأ الطلاب الی اسرار المکاسب»خوانده و رسایل را از مرحوم آیت اللّه حاج میرزا محمود دوزدوزانی استفاده کردند.

بدین ترتیب علوم متداول آن عصر با اعتماد به نفس و پشتکاری بی مانند فرا  گرفتند و در سنین نوجوانی در کنار تحصیل به تدریس پرداخته و به این امر اهتمام خاصی مبذول داشتند.به طوری که در 20 سالگی در حوزه علمیه تبریز توانست مسندنشین قله ی رفیع و موقعیّت ممتازی برخوردار گردندو هم مجهّزبه قدرت قلم و هم مجهّز به قدرت بیان و هم اهل تدریس و تحقیق شوند و در دوره های شخصیّتی و خانوادگی سبب گردید تا رهروان راه علم و معرفت به گرد شمع وجودش حلقه زنند و از وجود با کفایت و فضل و درایت معظّم له سیراب شوند.

راستی چه درّی گرانبهاتر از گواهر علم و دانش است که خداوند مژده ی فضیلت و نوید معرفت آن را بر آدمیان داد و بدین مضمون گویا گشت: ذالک فضل الله یؤتیه من یشآء و الله ذو الفضل العظیم

هجرت به قم و احراز مقام مرجعیّت

حضرت آیت اللّه علاّمی هشترودی در 25 سالگی برای تکمیل تحصیلات سطوح عالیه و پیمودن راه پرافتخار نیاکان خود و بهره مندی هرچه بیشتر از گنجینه ی دانش دانشمندان نامی به شهر تاریخی «قم»مهاجرت نموده و در این شهر مقدّس مقیم گشت.نظر بر این که در تبریز به نبوغ ذاتیّّ،حافظه ی فوق العاده و به قدرت قلم و بیان معروف و موصوف بودند،بعد از ورود به حوزه علمیّه قم،مورد تکریم آیات عظام و استادان مبرّز وقت قرار گرفتند و در اندک زمانی با به انتها رساندن دوره ی عالی فقه و اصول و ورود به آخرین مرحله ی تحصیلات حوزه یعنی «درس خارج»به اقلیم نورانی فقاهت و اجتهاد راه یافتند و به صیانت از اسلام پرداختند.

1-سوره جمعه/4(این فصل خداست که به هر کس بخواهد و شایسته بداند می بخشد و خداوند صاحب فضل عظیم است).

پیمودن مراحل سفر از طلبگی تا مرجعیّت،یعنی گذر از قطره به دریا و عبور از وادی صعب و سخت و رنجی عظیم را بر تن خویش هموار کردن.بنابراین مرجعیّت آخرین مرحله و رفیع ترین قلّه ی توفیقات حوزی است. معظّم له کفایتین را از محضر حضرت آیت اللّه العظمی مرعشی نجفی آموخت.درس حکمت و مباحث منظومه ی سبزواری و کتاب اسفار ملاصدرا را از محضر فیلسوف نامدار آیت اللّه علاّمه طباطبایی«صاحب المیزان»فرا گرفت و در درس خارج حضرت آیت اللّه العظمی آقای بروجردی و حضرت آیت اللّه العظمی آقای حجّت کبیر به مدت 15 سال شرکت کرده و استفاده و استفاضه ی کامل نمودند و بعد از رحلت این دو بزرگوار،باقی دوره ی درس خارج را از محضر حضرت آیت اللّه العظمی امام خمینی(ره)و آیت اللّه العظمی آقای گلپایگانی و آیت اللّه داماد تکمیل نمودند.

حضرت آیت اللّه علاّمی با چند نفر از علمای شاخص از جمله حضرت آیت اللّه آقای

حاج سیّد محمّد فاطمی«حفظه اللّه»که از مفاخر حوزه ی علمیّه است سال ها مباحثه کرده اند حاج سیّد محمّد فاطمی«حفظه اللّه»که از مفاخر حوزه ی علمیّه است سال ها مباحثه کرده اند ایشان بسیاری از مباحث خارج فقه و اصول اساتید عالی قدر خود را تقریر کرده اند به طوری که تقریرات درس طهارت حضرت آیت اللّه العظمی بروجردی،تقریرات درس بیع مکاسب حضرت آیت اله العظمی حجّت،تقریرات درس حضرت آیت اللّه العظمی امام خمینی(ره)و نیز تقریرات درس آیات عظام گلپایگانی و...جزو آثار و تألیفات معظّم له به شمار می آیند.بعد از طی مراحل علمی و فقهی،از طرف اعاظم فقها و مراجع بزرگ  تقلید نظیر حضرات آیات عظام مرعشی نجفی،گلپایگانی و...اجازات برای ایشان صادر گردید و همواره مورد اعتماد علمای اعلام و مراجع بزرگوار عصر خصوصا مورد توجّه حضرت آیت اللّه العظمی آقای بروجردی و حضرت آیت اللّه العظمی آقای حجّت کوه کمری «اعلی اللّه مقامهم»بود و مراتب اعتماد و وثوق حضرت امام خمینی «قدّس سرّه الشریف»نمونه ی بارز دیگر و مؤیّد این مطلب است.ایشان در بیان چگونگی حضور خود در درس خارج

اصول حضرت آیت اللّه العظمی امام خمینی(ره)می گویند:

«حضرت امام بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران در حوزه علمیّه قم درس شروع نمودند در اثر بیان شیرین و دل نشین و کم نظیرش جمع کثیری از فضلا و علما در درس معظّم له شرکت کردند که حقّا اوّلین درس باعظمت و پرجمعیّت حوزه به شمار می رفت مدرّسین و ائمه ی جماعات حضور مبارک شان می رسیدند و اجازه نامه دریافت می نمودند بعضی از رفقا و آقایان به این جانب تذکّر دادند که حضرت امام آینده ی درخشانی دارند از نعمت وجود مبارک ایشان و از فرصت استفاده کنید،جواب دادم من مزاحم آقا نمی شوم و تقاضای اجازه نامه نمی کنم.خدمت شان می رسم و در درس شرکت می کنم اگر صلاحیّتی داشتم،اجازه نامه دریافت می کنم. حضور مبارک ایشان رسیدم فرعی را که در درس بیان نمودند مطرح کردم و نظر فقها «رضوان اللّه تعالی علیهم»را بیان کردم و نظر مبارک شان را هم اظهار کردم بعد نظر قاصر را عرض کردم حضرت امام علاوه بر این که اجتهادم را تأیید نمودند و تحسین فرمودند با دست مبارک اجازه نامه مرقوم فرمودند و به بنده دادند هنوز دست خط مبارک شان پیش حقیر از آن حضرت به یادگار موجود است». متن این اجازه نامه عینا در مجموعه ی 22 جلدی آثار حضرت امام خمینی(س)که چاپ سوّم آن در سال 1379 شمسی تحت عنوان«صحیفه ی امام»توسّط مؤسّسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)تدوین و منتشر شده است،